اندکی عشق




نمیشــ ـ ـه غرقــ ـ ـه درغــ ـ ـم بود ، ولی از گریــ ـ ـه رو گــ ـ ـردوند

نمیشــ ـ ـه تا تــ ـ ـه آواز ، فقــ ـ ـط از تــ ـ ـرس فــ ـ ـردا خونــ ـ ـد

جمعه 27 بهمن 1391 13:46 |- ستاره قطبی -|

 

 

 

هیچ وقت فکر نمیکردم اینطوری شه

 

 

 

من هنوز همونم همون

عوض اونایی شدن که نموندن پهلوم

جمعه 27 بهمن 1391 12:57 |- ستاره قطبی -|

رفیقم رفیقایه قدیم

قدیما رفیقا ناموس رفیقشونو میشناختن ولی الان

هــــــی خدا.......

زمین رو از رفیق بد وخیانت کار پاک کن.


†ɢα'§ : رفیقام رفیقایه قدیم!!!
چهار شنبه 25 بهمن 1391 14:57 |- ستاره قطبی -|

http://www.khandeha.ir/wp-content/uploads/2012/10/53640060758826992603.jpg

تا حالا این صحنه برات پیش اومده؟؟؟؟

از من نپرس....!!!

دلم شکسته

میترسم شیشهاش دست و ببره

سه شنبه 24 بهمن 1391 20:1 |- ستاره قطبی -|

 

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه.اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

 

 تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

 

 تنهایی،چشم براه بودن،غم،غصه،نا امیدی،شکنجه روحی،دلتنگی،صبوری،اشک بیصدا،

 

هق هق شبونه،افسردگی،پشیمونی،بی خبری و دلواپسی و .... !

 

برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

 

 و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

 

 تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

 

 متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد...

و قبل از همه ی اینها متنفرم از انتظار ...

 از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم

http://shaear.persiangig.com/p-aban-4-2.jpg


†ɢα'§ : این چند خط خیلی باهام بازی کرد امیدوارم دل تو نلرزه از خوندنشلی دل من خودش با کوچیک ترین غم!!!
سه شنبه 24 بهمن 1391 19:54 |- ستاره قطبی -|


اي مسافر !

 

اي جدا ناشدني !

 

گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر !

 

تا به کام دل ببينمت...

 

بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم...

 

آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ...

 

و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...

 

بگذار بدرقه کنم واپسين لبخندت را و آخرين نگاه فريبنده ات را...

 

مسافر من ! آنگاه که مي روي کمي هم واپس نگر باش...

 

با من سخني بگو مگذار يکباره از پا در افتم ...

 

فراق صاعقه وار را بر نمي تابم ...
جدايي را لحظه لحظه به من بياموز...

 

آرام تر بگذر ...

وداع طوفان مي آفريند... آیا فرياد رعد را در طوفان وداع نمي شنوي ؟!


باران هنگام طوفان را که مي بيني ! آري باران اشک بي طاقتم را که مي نگري ...

من چه کنم ؟ تو پرواز مي کني و من پايم به زمين بسته است ...

اي پرنده ! دست خدا به همراهت ...

اما نمي داني ... نمي داني که بي تو به جاي خون اشک در رگهايم جاريست ...

از خود تهي شده ام ... نمي دانم تا باز گردي مرا خواهي ديد ؟؟؟

http://shaear.persiangig.com/p-aban-4-1.jpg


سه شنبه 24 بهمن 1391 19:52 |- ستاره قطبی -|

 

 


 
هــــرگــز قـــول نــخـــواهـــم داد

 

آن ســـیــب را نـــچــیــنـم ، چــون نـمی تـوانـم ...

 

دسـتـانم را در گـلـدانـی خـواهـم کـاشـت ، چـشمان تـورا بـار خـواهـنـد داد

 

قـــلـــبـــم را :

 
 

 
 در هــزار تــوی خــاطـره هــا پـنـهـان مـی کـنـم

 

شــایـد تـورا فـرامـوش کــنـد ،

 


 
نـمـی تـوانـد ... دیــگــر بـه بــاد نـخـواهــم دادش ، قـلـبــم را مــی گـویـم

 

دیــگـر هـرگـز امـتـحـان نـخـواهـم کـرد ، عـاشـقـی را مـی گـویـم

 

خــســتـه شــده ام از دوری تــو از تـاریـکـی . بـی تــو ... آرزویــــم :

 

 
 غـــوطـــه وری در آرامـــش تــوســت

 

در تـاریـکـی ..... روشـنـایــی ، هر کجا .... با حضور تو ...

 
 

سه شنبه 24 بهمن 1391 19:51 |- ستاره قطبی -|

http://mihanstar.com/wp-content/uploads/2011/08/55561.jpg

اگه گفتی معنیش چیه.........؟؟!!

هی خدااااااا کرمتو شکر که دنیایی که ساختی توش پر از خیانته

سه شنبه 24 بهمن 1391 19:48 |- ستاره قطبی -|

 

 

همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !
… گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم


†ɢα'§ : می دونم!!
سه شنبه 24 بهمن 1391 19:45 |- ستاره قطبی -|

سه شنبه 24 بهمن 1391 19:42 |- ستاره قطبی -|

 

دو سیگار امشب در گوشه ی لبم گذاشتم
یکی برای تو دیگری به یاد تو


تو دیگر سیگار دود نکن

 


                                                          خودم برایت دود میکنم


مهم نیست ریه هایم بوی مرگ بگیرن


تو خوب باشی کافیست


حتی اگرقرار باشد در رویاهایم تو را ملاقات کنم

 

یک شنبه 23 بهمن 1391 14:36 |- -|

 

تــــو قسمت من نــــه...

مـــال مـــــردم بودی!

قـــــــربان دلم که مــــال مــــردم خور نیست!
یک شنبه 23 بهمن 1391 14:35 |- -|

چـــه میکنی بـــاد !!


عطـــر
موهایـــش
را جای دیگـــری بپاش


این خـــانه خودش
ویـــران است !!!

یک شنبه 23 بهمن 1391 14:33 |- -|

 

 

میـــــــگُفت☻☻☻

 

 


پــآے رَفتَن نَدآرَم(!)

 

 


رآست مـــــ ـیـــــیگُفت

 

 


بآ

سـَـــــ ـــــــــــــــــــــــ ــــــــــر رَفت
 


 



†ɢα'§ : پــآے رَفتَن!!
یک شنبه 23 بهمن 1391 14:32 |- -|

گاهی...

 

گاهی حــــرف ها وزن ندارد …


ریتم ندارد …


آهنگ ندارد …


اما خوب گوش کن …


درد دارند …


†ɢα'§ : گاهی!!
جمعه 20 بهمن 1391 21:3 |- ستاره قطبی -|

میگویند رسم زندگی چنین است

می آیند.... می مانند.... عادت میدهند....

و

می روند....

و تو در خود میمانی و تو تنها می مانی....

راستی نگفتی رسم تو نیز چنین است؟

مثل.....؟


†ɢα'§ : رسم زندگی چنین است!!
جمعه 20 بهمن 1391 21:1 |- ستاره قطبی -|

 

هی غریبه...

روی کسی دست گذاشتی که همه ی دنیامه

بی وجدان

انقدر راحت بهش نگو عزیزم

سختمه...


†ɢα'§ : هی!!
جمعه 20 بهمن 1391 21:0 |- ستاره قطبی -|

 
دستانت رو دور گردنم حلقه کن

این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن

            


†ɢα'§ : دستان تو!!!
جمعه 20 بهمن 1391 20:58 |- ستاره قطبی -|

طاقت خوندن این متن عاشقانه و غمگین رو داری؟؟|www.shadifun.com

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…
چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:
سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)
دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…


†ɢα'§ : طاقت خوندنشو داری یا نه؟؟
چهار شنبه 18 بهمن 1391 21:17 |- ستاره قطبی -|

نمایش احساسات با عکس های زیبا

آمدی بشنوی بمانی
آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سال‌هاست دیگر
کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: "دوستت دارم"


*****************


میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . . / .


†ɢα'§ : سخته!!!
چهار شنبه 18 بهمن 1391 21:13 |- ستاره قطبی -|

نمایش احساسات با عکس های زیبا

دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟
پوزخندی زد .
گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد ...
.........

 

 

 

 

گفتم : می خواهم امشب
با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم !
دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید ...
گفت : کبریت هایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم ...

 



†ɢα'§ : کبریت فروش!!
چهار شنبه 18 بهمن 1391 21:11 |- ستاره قطبی -|

نمایش احساسات با عکس های زیبا

 

چگونه است؟!
صبح كه بيدار شدي
كدامين نقاب را بر مي داري؟
فصل نقابهاست...
انگار كسي ما را بي نقاب نمي بيند
اگر روي واقعي داشته باشيم
كسي ما را نمي پسندد
به دنبال لحظه ايم كه تمام نقابها از چهره ها برداشته شود
ايا آن روز هيچ "خودي" باقي خواهد ماند؟.



†ɢα'§ : نقاب!!!
چهار شنبه 18 بهمن 1391 21:10 |- ستاره قطبی -|

نمایش احساسات با عکس های زیبا

دیر فهمیدم ..
خیلی دیر ...
" عزیزم " ...
" گلم " ...
"عشقم "....
تکیه کلامش بود!

چهار شنبه 18 بهمن 1391 21:7 |- ستاره قطبی -|

 

آسمان را گفتم
می توانی آيا
بهر يک لحظهء خيلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت ديگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسيدم
می توانی آيا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم


†ɢα'§ : در وصف مادر!!
ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 20:48 |- ستاره قطبی -|

http://www.patogh98.com/uploads/2011/09/1310788173.jpg

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …
عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش
عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .
در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشید

گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حســــــــین(ع)
گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید


چهار شنبه 18 بهمن 1391 17:21 |- ستاره قطبی -|

این روز ها خیلی ها زندگی نمی کنند !

فقط ادامه می دهند !

 

017 تصاویر جدید و منتخب عاشقانه رمانتیک اردیبهشت 91

 

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﮐﻮﭼﮏ !

ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ،

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻣﯿﺪﻫﺪ . . .!

 

 جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

کاشکی یکی بود که فقط با یکی بود …

 

 کاش به جای اینکه دستی بالای دست بود ،

 دستی توی دست بود …

 جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

آدمیزاد بی غذا دو ماه دوام می آورد

 بی آب ، دو هفته

بی هوا ، چند دقیقه

بی"وجـــدان"، خـیلی . . .

متاسفانه خیلی !

 جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن
 

پشت سرم حرف بود...

حدیث شد...

می ترسم آیه شود !

سوره اش کنند به جعل !

بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل!!!

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 

همه اتفاق های خوب افتادند و دست و پایشان شکست !

این روزها اتفاق های خوب از ترس اتفاق های بد ،

 از افتادن میترسند …!!

چهار شنبه 18 بهمن 1391 16:37 |- ستاره قطبی -|

 

 


 

 

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه می کردند.

 

بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می کردند و به راحتی می شد فکرشان را از نگاهشان خواند:

 

«نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می کنند و چقدر در کنار هم خوشبختند .»

پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد ، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست.

یک ساندویچ همبرگر ، یک بشقاب سیب زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.

پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکه ی مساوی تقسیم کرد.

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!


†ɢα'§ : شریــک زندگــی!!!
ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:34 |- ستاره قطبی -|

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ

ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ


ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ

ﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻧﻪ ﻓﮑﺮﺷﻮ


خوش به حالت آدم !!!

خودت بودی و حوایت !


کسی نبود که حوایت را هوایی کند!!!!


†ɢα'§ : ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ!!
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:29 |- ستاره قطبی -|

 

 

 

 

 

تمام جغرافیای قلبم را می شناسم. کوههای بلندش را ، دره های عمیقش را، جنگل های فشرده و تو در

 

 تویش را و دریاهای ژرف و آبی اش را …



اگر نقشه کشی بلد بودم بی شک بهترین نقشه ها را می کشیدم. ازین سرزمینی که درون من است.

 

 نقطه به نقطه اش را بی هیچ اشتباه! .

 


کوههای بلند مهربانی اش را می شناسم ، دره های سیاهش را، رودهای عشقی که به هر سو روان

 

است و جنگل فشرده شک را که از انبوه درختان سر به فلک کشیده پرسش های بی پایان بوجود آمده 


است. .

 

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!


†ɢα'§ : چغرافیای قبلم را میشناسم
ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:24 |- ستاره قطبی -|

 

 

غزل های عاشقانه حافظ

* * *

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت

کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب

چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است

به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم

که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم

جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند

جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو

که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ

که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

*

 

 

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!


†ɢα'§ : عاشقانه ای از مولانا
ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:12 |- ستاره قطبی -|

نشانی

خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید و به اگشت نشان داد سپیداری و گفت
نرسید به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
 دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور و از او می پرسی
خانه دوست کجاست


†ɢα'§ : خانه ی دوست کجاست
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:8 |- ستاره قطبی -|

 

شعر های عاشقانه و نوشته ها احساسی.

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت

باکدام عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش بر درختان افتاد

سالیان طول کشید

عاقبت اما ساخت …

پس بگو ای سهراب شعر نو خواهم ساخت

بی خیال قایق …

 

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!


ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:5 |- ستاره قطبی -|

خواننده: زنده یاد خسرو شکیبایی

نام شعر : جنبش واژه زيست

پشت كاجستان ، برف.
برف، يك دسته كلاغ.
جاده يعني غربت.
باد، آواز، مسافر، و كمي ميل به خواب.
شاخ پيچك و رسيدن، و حياط.

من ، و دلتنگ، و اين شيشه خيس.
مي نويسم، و فضا.
مي نويسم ، و دو ديوار ، و چندين گنجشك.

يك نفر دلتنگ است.
يك نفر مي بافد.
يك نفر مي شمرد.
يك نفر مي خواند.

زندگي يعني : يك سار پريد.
از چه دلتنگ شدي ؟
دلخوشي ها كم نيست : مثلا اين خورشيد،
كودك پس فردا،
كفتر آن هفته.

يك نفر ديشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب مي ريزد پايين ، اسب ها مي نوشند.

قطره ها در جريان،
برف بر دوش سكوت

و زمان روي ستون فقرات گل ياس.


†ɢα'§ : زنده یاد خسرو شکیبایی جنبش واژه زيست زنده یاد خسرو شکیبایی متن جنبش واژه نیست پشت كاجستان برف يك دسته كلاغ
چهار شنبه 18 بهمن 1391 9:0 |- ستاره قطبی -|

http://s2.picofile.com/file/7185513973/ghabr.jpg

متن سنگ قبر خسرو شکیبایی

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد

.

.

متن سنگ قبر پروین اعتصامی

آین که خاک سیه اش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

.

.

.

متن سنگ قبر کوروش کبیر

ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی

میدانم خواهی آمد

من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم

بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

.

.

.

متن سنگ قبر فریدون مشیری

سفر تن را تا خاک تماشا کردی

سفر جان را از خاک به افلاک ببین

گر مرا می جویی

سبزه ها را دریاب با درختان بنشین

 

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!

 

 


ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 8:54 |- ستاره قطبی -|

 

 

 

 

دلم گرفته است …

دلم گرفته است …

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده ی شب می کشم

چراغ های رابطه تاریکند

چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد

 

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی ست


†ɢα'§ : دانلود دکلمه عاشقانهدکلمه احساسیدکلمه های خسرو شکیباییدانلود دکلمه پرنده مردنیست از خسرودانلود دکلمه خسرو
چهار شنبه 18 بهمن 1391 8:51 |- ستاره قطبی -|

 

 

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به جویبار که در من جاری بود

به ابرها که فکرهای طویلم بودند

به رشد دردناک سپیدارهای باغ

که با من از فصل های خشک گذر می کردند

به دسته های کلاغان

که عطر مزرعه های شبانه را

برای من به هدیه می آوردند

و به مادرم که در آیینه زندگی می کرد

و شکل پیری من بود

و به زمین که شهوت تکرار من

درون ملتهبش را

ار تخمه های سبز می انباشت

سلامی دوباره خواهم داد

می آیم می آیم می آیم

با گیسویم ادامه بوهای زیر خاک

با چشمهایم تجربه های غلیظ تاریکی

با بوته ها که چیده ام

از بیشه های آن سوی دیوار

می آیم می آیم می آیم

و آستانه پر ازعشق می شود

و من در آستانه

به آنها که دوست می دارند

و دختری که هنوز آنجا

در آستانه پرعشق ایستاده

سلامی دوباره خواهم داد


†ɢα'§ : دانلود دکلمه ایرانی دانلود دکلمه جدید و زیبا دکلمه عاشقانه ایرانی دانلود دکلمه خسرو شکیبایی دانلود دکلمه با لینک مستقیم دانلود دکلمه شنیدنی احساسی
چهار شنبه 18 بهمن 1391 8:47 |- ستاره قطبی -|

 

یاد خسرو بخیر.....!!!

زیبا…

زیبا هوای حوصله ابری است

چشمی از عشق ببخشایم

تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا

زیبا…

زیبا هنوز عشق در حول و حوش چشم تو می چرخد

از من مگیر چشم

دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد

یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دلها معنا شود

یادم بده چگونه نگاهت کنم که طری بالایت در تندباد عشق نلرزد

زیبا آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم

آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم

آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است

زیبا چشم تو شعر، چشم تو شاعر است

من دزد شعرهای چشم تو هستم

زیبا…

زیبا کنار حوصله ام بنشین

بنشین و مرا به شط غزل بنشان

بنشان مرا به منظره ی عشق

بنشان مرا به منظره ی باران

بنشان مرا به منظره ی رویش

من سبز می شوم

زیبا…

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب برو عزیزم......!!!

 

 


†ɢα'§ : دکلمه جدید زیبا دکلمه مهربانی از آلبوم مهربانی دکلمه جدید عاشقانه دکلمه های خسرو شکیبایی
ℭoη†iηuê
چهار شنبه 18 بهمن 1391 8:38 |- ستاره قطبی -|

ϰ-†нêmê§